- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهر شهوت جان خود را میدهی همچون ستور وز برای جان خود که میدهی وانگه به زور
2 میستانی از خسان تا وادهی ده چارده در هوای شاهدی و لقمهای ای بیحضور
3 آن سبدکش میکشد آن لقمهها را تون به تون میدواند مرده کش مر شاهدت را گور گور
4 لقمهات مردار آمد شاهدت هم مردهای در میان این دو مرده چون نمیباشی نفور
5 چشم آخر را ببند و چشم آخر برگشا آخر هر چیز بنگر تا بگیرد چشم نور