-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای باغ همیدانی کز باد کی رقصانی آبستن میوه ستی سرمست گلستانی
2 این روح چرا داری گر ز آنک تو این جسمی وین نقش چرا بندی گر ز آنک همه جانی
3 جان پیشکشت چه بود خرما به سوی بصره وز گوهر چون گویم چون غیرت عمانی
4 عقلا ز قیاس خود زین رو تو زنخ میزن زان رو تو کجا دانی چون مست زنخدانی
5 دشوار بود با کر طنبور نوازیدن یا بر سر صفرایی رسم شکرافشانی
6 می وام کند ایمان صد دیده به دیدارش تا مست شود ایمان زان باده یزدانی
7 در پای دل افتم من هر روز همیگویم راز تو شود پنهان گر راز تو نجهانی
8 کان مهره شش گوشه هم لایق آن نطع است کی گنجد در طاسی شش گوشه انسانی
9 شمس الحق تبریزی من باز چرا گردم هر لحظه به دست تو گر ز آنک نه سلطانی