-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای گشته مست عشقت روز الست جانم مستی جان بماند روزی که من نمانم
2 هر ذره ای ز خاکم سرمست عشق باشد چون ذره ها برآید از خاک استخوانم
3 فکر بهشت و دوزخ دارند اهل دانش من مست عشق جانان فارغ ز این و آنم
4 گفتی بغیر منگر گر طالب حبیبی والله که در دو گیتی غیر از تو من ندانم
5 از روی مهربانی ای مه بیا خرامان تا نقد جان و دل را در پای تو فشانم
6 چون هیچکس نشانی با خود نیافت از تو در جستن نشانت از خویش بی نشانم
7 اسرار عشق جانان دانم حسین لیکن چون محرمی ندارم گفتن نمیتوانم