ای گشته مست عشقت روز الست از حسین خوارزمی غزل 146

حسین خوارزمی

آثار حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

ای گشته مست عشقت روز الست جانم

1 ای گشته مست عشقت روز الست جانم مستی جان بماند روزی که من نمانم

2 هر ذره ای ز خاکم سرمست عشق باشد چون ذره ها برآید از خاک استخوانم

3 فکر بهشت و دوزخ دارند اهل دانش من مست عشق جانان فارغ ز این و آنم

4 گفتی بغیر منگر گر طالب حبیبی والله که در دو گیتی غیر از تو من ندانم

5 از روی مهربانی ای مه بیا خرامان تا نقد جان و دل را در پای تو فشانم

6 چون هیچکس نشانی با خود نیافت از تو در جستن نشانت از خویش بی نشانم

7 اسرار عشق جانان دانم حسین لیکن چون محرمی ندارم گفتن نمیتوانم

عکس نوشته
کامنت
comment