- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با عارض تو شمع کشیدی زبان بحث وز گرمیش گرفته زبان در میان بحث
2 گفتند غنچه با دهنت بحث می کند معلوم می شود هنر او زمان بحث
3 دی زد دم از دهان تو ذره که نیست باد ما را ازو نبود اگر چه گمان بحث
4 آنی که با عذار تو گل کرده بحث لیک از خجلتی که دیده عرق کرده آن بحث
5 مه خورده تیر رشک ز حسن تو بر جگر با ابرویت هلال شکسته کمان بحث
6 بحث است کار چشم و دلم بهر تیغ تو خون است در میانه ایشان نشان بحث
7 از مدرسه مجوی فضولی فراغتی کانجا مقام مدعی است و مکان بحث