- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت لب گشودی و صبا حرف زدن یاد گرفت
2 از دل خون شده ام یاد تو وحشت آموخت همچو طوطی که در آیینه سخن یاد گرفت
3 کار توفیق نیفتاد به استادی کس کی کسی پیشه دیوانه شدن یاد گرفت
4 باعث زمزمه پیرایی دیوانه مپرس دید در خواب خوش آن چشم و سخن یاد گرفت
5 چقدر خنده به فهمیدگی عالم زد هر که یک حرف ندانسته ز من یاد گرفت
6 شکوه دل شکنی های تو را بس که اسیر کرد با خویش ندانسته سخن یاد گرفت