جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

از از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3095

غزل 3095 ام از 6329 غزلیات

از این درخت بدان شاخ و بر نمی‌بینی

1 از این درخت بدان شاخ و بر نمی‌بینی سه شاخ داری کور و کری و گرگینی

2 میان آب دری و ز آب می‌پرسی میان گنج زری مس قلب می‌چینی

3 خدات گوید تدبیر چشم روشن کن تو چشم را بگذاری و می‌کنی بینی

4 اگر چه تیره شبی رو به صبح صادق آر مگو که صبحم صبحی ولی دروغینی

5 رسید نعره عشرت ز ناصر منصور غدوت اشربها و الخمار یسقینی

6 مجردان همه شب نقل و باده می‌نوشند در این خوشی که در افواه سابق الدینی

7 مثال دنب ز پس مانده‌ای ز سرمستان تو مست بستر گرمی حریف بالینی

8 چو غافلی ز ثواب و مقام مسکینان مراقب ذهبی دشمن مساکینی

9 گلست قوت تو همچون زنان آبستن تو را از آن چه که در روضه و بساتینی

10 دی و بهار همه سال مار خاک خورد اگر انار زند خنده تین کند تینی

11 اگر چه نقش لطیفی نه سر به سر نقشی وگر چه زاده طینی نه سر به سر طینی

12 هلا خموش که دیوان دف تو تر کردند کانیس دفتری و طالب دواوینی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از این درخت بدان شاخ و بر نمی‌بینی

شاعر شعر از این درخت بدان شاخ و بر نمی‌بینی چه کسی است ؟

شاعر شعر از این درخت بدان شاخ و بر نمی‌بینی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر از این درخت بدان شاخ و بر نمی‌بینی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر از این درخت بدان شاخ و بر نمی‌بینی چیست ؟

قالب شعر از این درخت بدان شاخ و بر نمی‌بینی غزل است

مضمون اصلی شعر از این درخت بدان شاخ و بر نمی‌بینی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر