🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

آن از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 12

حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 12 ام از 1794 الباب الاوّل: در توحید باری تعالی

آن نبینی که پیشتر ز وجود

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34

1 آن نبینی که پیشتر ز وجود چون تو را کرد در رحم موجود

2 روزیت داد نُه مه از خونی کردگار حکیم بی‌چونی

3 در شکم مادرت همی پرورد بعد نُه ماه در وجود آورد

4 آن درِ رزق بر تو چُست ببست دو در بهترت بداد به دست

5 بعد از آن اِلف داد با پستان روز و شب پیش تو در چشمه روان

6 گفت کین هر دو را همی آشام کُل هَنیئاً که نیست بر تو حرام

7 چون نمودت فطام بعد دو سال شد دگرگون ترا همه احوال

8 داد رزق تو از دو دست و دو پای زین بگیر و از آن برو هر جای

9 گر دو ر بر تو بسته کرد رواست عوض دو چهار در برجاست

10 زین ستان زان ببر به پیروزی گرد عالم همی طلب روزی

11 چون اجل ناگهان فراز آید کار دنیا همه مجاز آید

12 باز ماند دو دست و پای از کار بدل چار بدهت دو چهار

13 در لحد هر چهار بسته شود هشت جنّت ترا خجسته شود

14 هشت در بر تو باز بگشایند حور و غلمان ترا به پیش آیند

15 تا به هر در چنانکه خواهی شاد می‌روی ناوری ز دنیا یاد

16 مهربان‌تر ز مادر و پدر است مر ترا او به خُلد راهبر است

17 ای جوانمرد نکته‌ای بشنو وز عطای خدا نُمید مشو

18 چون ترا داد معرفت یزدان در درون دلت نهاد ایمان

19 خلعتی کان تراست روز جهیز باز نستاندت به رستاخیز

20 گر ترا دانش و درم نبود کو ترا بود هیچ کم نبود

21 او به فخر آردت نبینی عار او عزیزت کند نگردی خوار

22 آنچه داری تو دل بدو مسپار آنچه او دادت استوار آن دار

23 تو خزینه نهی نیابی باز چون بدو دادی او دهد به تو باز

24 زر به آتش دهی خبث سوزد زر صافی ترا بیفروزد

25 بد که او سوخت نیک داد به تو دولت چرخ رخ نهاد به تو

26 نفع آتش اگر مقیم‌ترست آتش‌آرای ازو کریم‌ترست

27 تو ندانی نه نیک و نه بد را خازن او به ترا که تو خود را

28 یار مار است چون زنی تو درش مار یار است چون رمی ز برش

29 ای صدف جوی جوهرِ الّا جان و جامه بنه به ساحل لا

30 هست حق جز به نیست نگراید زاد این راه نیستی باید

31 تا تو از نیستی کله ننهی روی را در بقا به ره ننهی

32 چون شوی نیست سوی حق پویی تا بوی هست راه دق جویی

33 می نخوانی تو از کتاب خدا نیست اموات مرد بل احیا

34 گرت هست زمانه پست کند احسن‌الخالقینت هست کند

سنایی غزنوی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر آن نبینی که پیشتر ز وجود حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 12 ام از 1794 الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی می باشد
شعر قالب : حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر آن نبینی که پیشتر ز وجود

شاعر شعر آن نبینی که پیشتر ز وجود چه کسی است ؟

شاعر شعر آن نبینی که پیشتر ز وجود سنایی غزنوی می باشد.

شعر آن نبینی که پیشتر ز وجود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر آن نبینی که پیشتر ز وجود چیست ؟

قالب شعر آن نبینی که پیشتر ز وجود حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه است

سبک شعر آن نبینی که پیشتر ز وجود چیست ؟

سبک شعر آن نبینی که پیشتر ز وجود سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر آن نبینی که پیشتر ز وجود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
سنایی غزنوی

آن از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 12

حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 12 ام از 1794 الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
بنر