-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترا که دیده نباشد نظر چگونه کنی بدین قدم که تو داری سفر چگونه کنی
2 ترا که هیچ ز احوال خود خبر نبود بگو ز حال خود دیگران را خبر چگونه کنی
3 نکره هیچ مریدی چگونه شیخ شوی پسر نبوده کسی را پدر چگونه کنی
4 ترا که نیست خبر از جهان زیر و زبر ز زیر عزم جهان زبر چگونه کنی
5 نکرده محو فراموش نقش لوح وجود حدیث عشق ندانم زبر چگونه کنی
6 چو نیست هیچ وقوفت ز صنعت اکسیر بهپیش اهل نظر مس زر چگونه کنی
7 نگشته کوکب وار صفت مسخر و مایل نه مشتری و ز زهره قمر چگونه کنی
8 بمغربی چو رسیدی روان روان بگذر از او نبرده نصیبی گذر چگونه کنی