1 ای روی زردفام تو بر گردن نزار همچون بلندنی که بود بر بلندیی
2 آنگه که مادر تو ترا داشت در شکم هر ساعتی ز رنج زمین را بکندیی
3 نه ماه رنجت از چه کشید او که بعد از آن از کس همی فگند که از کون فگندیی
1 نرگسین چشما به گرد نرگس تو تیر چیست وان سیاهی اندرو پیوسته همچون قیر چیست
2 گر سیاهی نیست اندر نرگس تو گرد او آن سیه مژگان زهرآلود همچون تیر چیست
1 روزی بت من مست به بازار برآمد گرد از دل عشاق به یک بار بر آمد
2 صد دلشده را از غم او روز فرو شد صد شیفته را از غم او کار برآمد
1 هر که در عاشقی تمام بود پخته خوانش اگر چه خام بود
2 آنکه او شاد گردد از غم عشق خاص دانش اگر چه عام بود