- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو را خود یک زمان با ما سر صحرا نمیباشد چو شمست خاطر رفتن به جز تنها نمیباشد
2 دو چشم از ناز در پیشت فراغ از حال درویشت مگر کز خوبی خویشت نگه در ما نمیباشد
3 ملک یا چشمه نوری پری یا لعبت حوری که بر گلبن گل سوری چنین زیبا نمیباشد
4 پری رویی و مه پیکر سمن بویی و سیمین بر عجب کز حسن رویت در جهان غوغا نمیباشد
5 چو نتوان ساخت بی رویت بباید ساخت با خویت که ما را از سر کویت سر دروا نمیباشد
6 مرو هر سوی و هر جاگه که مسکینان نیند آگه نمیبیند کست ناگه که او شیدا نمیباشد
7 جهانی در پیت مفتون به جای آب گریان خون عجب میدارم از هامون که چون دریا نمیباشد
8 همه شب میپزم سودا به بوی وعده فردا شب سودای سعدی را مگر فردا نمیباشد
9 چرا بر خاک این منزل نگریم تا بگیرد گل ولیکن با تو آهن دل دمم گیرا نمیباشد