- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک ره کم این حجره خاکی نگرفتی ترک صنم و دیر مغاکی نگرفتی
2 دیو و ملک از عربده ناکی تو جستند در شکوه عنان دل شاکی نگرفتی
3 در کوچه وحدت که شهودی به دوام است حظ نظر از وسوسه ناکی نگرفتی
4 آخر ببری ز اول اگر پاک ببازی درباختی ار مهره به پاکی نگرفتی
5 در مهد دلت میل به شوخی و هوا داشت راحت چو می از نشئه تا کی نگرفتی
6 چون گل به نسیمی دل شوریده شود چاک هرچند که چون غنچه به چاکی نگرفتی
7 بر چرخ نسودی چو قمر گوشه نعلین زنار مسیحا به شراکی نگرفتی
8 مردیم که در چشم تو گیریم بهایی چون زندگی اما به هلاکی نگرفتی
9 حال تو نشد رتبه معراج «نظیری » گر بطن سمک را به سماکی نگرفتی