- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو نا آزموده منکر اهل نظر مشو
2 ساغر ز دست خود بکف بیغمان منه در قصد جان عاشق خونین جگر مشو
3 در کار ما اگر نکنی زهر چشم کم باری بروی غیر چو شیر و شکر مشو
4 با مدعی بگوی که در کار عاشقان گر زانکه نیک می نشوی زین بتر مشو
5 سر خوش چو در خرابه ی احباب آمدی بنشین دمی و از سخن ما بدر مشو
6 شب زنده دار و روز دلا بگذران بغم گر عاشقی فریفته ی خواب و خور مشو
7 بر روی گلرخان در دل باز کرده یی بنشین به آب دیده فغانی و تر مشو