روز ار دو از جلال الدین محمد مولوی غزل 2724

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

روز ار دو هزار بار می‌آیی

1 روز ار دو هزار بار می‌آیی هر بار چو جان به کار می‌آیی

2 از بهر حیات و زنده کردن تو در عالم چون بهار می‌آیی

3 عشاق همه شدند حلوایی چون شکر قندوار می‌آیی

4 می درده و اختیار ما بستان کز مجلس اختیار می‌آیی

5 از خلق جهان کناره می‌گیرد آن را که تو در کنار می‌آیی

6 خاموش به حضرت تو اولیتر کز حضرت کردگار می‌آیی

7 دیدیم تو را ز دست ما رفتیم کز عالم پایدار می‌آیی

8 ای مرغ ز طاق عرش می‌پری وی شیر ز مرغزار می‌آیی

9 ای بحر محیط سخت می‌جوشی وی موج چه بی‌قرار می‌آیی

عکس نوشته
کامنت
comment