ای مدعی از طعن تو ما را چه ملالست از وحشی بافقی غزل 65

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

ای مدعی از طعن تو ما را چه ملالست

1 ای مدعی از طعن تو ما را چه ملالست بارد و قبول تو چه نقص و چه کمالست

2 گیرم که جهان آتش سوزنده بگیرد بی آب شود جوهر یاقوت محالست

3 اینجا سر بازارچهٔ لعل فروشیست مگشا سر صندوق که پر سنگ و سفالست

4 مارا به هما دعوی پرواز بلند است باری تو چه مرغی و کدامت پر و بالست

5 با بلبل خوش لهجهٔ این باغ چه لافد سوسن به زبان آوری خویش که لالست

6 خوش باشد اگر هست کسی را سر پیکار ناورد گه ما سر میدان خیالست

7 خاموش نشین وحشی اگر صاحب حالی کاینها که تو گفتی و شنیدی همه قالست

عکس نوشته
کامنت
comment