-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دور از رخ تو زیستن ای جان نمیتوان از جان توان گذشت وز جانان نمیتوان
2 بار جفا و جور توانم کشید لیک بار فراق و محنت هجران نمیتوان
3 دشوار دامن تو بدست من اوفتاد با دیگران گذاشتن آسان نمیتوان
4 بی سرو قامت تو و گلبرگ عارضت رفتن بسوی باغ و گلستان نمیتوان
5 بی لذت مشاهده حور از قصور راضی شدن بروضه رضوان نمیتوان
6 گفتم که سر عشق بپوشم ز غیر دوست لیکن ز دست دیده گریان نمیتوان
7 درد حبیب را بطبیبان مگو حسین کز غیر او توقع درمان نمیتوان