-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای شمع که شد سوخته عشق تو جانم روشن شده باشد بتو هم سوز نهانم
2 مشهور جهان چون نشود حسن تو از من عمریست من از عشق تو رسوای جهانم
3 بر بند زبانم بتکلف که نیفتد سر غم عشقت بزبانها ز زبانم
4 مانند بنایی که دهد عکس بآواز آمد بفغان گنبد گردون ز فغانم
5 کی در تو رسد آه من خم شده قامت تیرم نرود دور چو بستست کمانم
6 کارم بخدا ماند چه سازم چه کنم آه بسیار سراسیمه سودای بتانم
7 از اشک روان چون نکنم گریه فضولی برداشت ز خاک ره او اشک روانم