تو چون پیمان عهدت می شکستی از حکیم سبزواری غزل 185

حکیم سبزواری

آثار حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

تو چون پیمان عهدت می شکستی

1 تو چون پیمان عهدت می شکستی چرا با ما نخستین عهد بستی

2 من از تو نگسلم پیوند و الفت اگرچه رشتهٔ جانم گسستی

3 سحرگاهان برون شد مست و مخمور بدستی ساغر و خنجر بدستی

4 هزاران رستخیز و فتنه برخواست بهرجا کان پری یکدم نشستی

5 بده ساقی دگر رطل گرانم که من مستم ز چشم می پرستی

6 بدو گفتم دهی کی کام اسرار بگفتا آن زمان کز خودبرستی

عکس نوشته
کامنت
comment