تو بشکن چنگ از جلال الدین محمد مولوی غزل 110

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

تو بشکن چنگ ما را ای معلا

1 تو بشکن چنگ ما را ای معلا هزاران چنگ دیگر هست این جا

2 چو ما در چنگ عشق اندرفتادیم چه کم آید بر ما چنگ و سرنا

3 رباب و چنگ عالم گر بسوزد بسی چنگی پنهانیست یارا

4 ترنگ و تنتنش رفته به گردون اگر چه ناید آن در گوش صما

5 چراغ و شمع عالم گر بمیرد چو غم چون سنگ و آهن هست برجا

6 به روی بحر خاشاکست اغانی نیاید گوهری بر روی دریا

7 ولیکن لطف خاشاک از گهر دان که عکس عکس برق اوست بر ما

8 اغانی جمله فرع شوق وصلیست برابر نیست فرع و اصل اصلا

9 دهان بربند و بگشا روزن دل از آن ره باش با ارواح گویا

عکس نوشته
کامنت
comment