- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مرا هر ذره با مهر تو پیوندی دگر هر سر مویی به وصلت آرزومندی دگر
2 بگسل از دام گرفتاری که بر هر ذره اش از کمند زلف مشگین بسته یی بندی دگر
3 منکه همچون غنچه دارم با لبت دلبستگی کی گشاید کارم از لعل شکر خندی دگر
4 دل گرفتار غم و در دست یکبارش مسوز از برای محنتش بگذار یکچندی دگر
5 آرزوی جام لعلت هر نفس بی اختیار می کشد در موج خیز فتنه خرسندی دگر
6 چون نهال ناز پرورد قدت صورت ببست از زلال شیره ی جانها نی قندی دگر
7 نیست بالاتر ز طاق آن دو ابروی بلند بر زبان عشقبازان تو سوگندی دگر
8 از من بدروز، بی سامان تری در روزگار مادر گیتی ندارد یاد فرزندی دگر
9 بر نمی گیرد فغانی از رهت روی نیاز گرچه میگیرد ز نازت هر زمان پندی دگر