سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

ای مرهم ریش و مونس جانم از سعدی شیرازی غزل 415

غزل 415 ام از 1930 غزلیات

ای مرهم ریش و مونس جانم

1 ای مرهم ریش و مونس جانم چندین به مفارقت مرنجانم

2 ای راحت اندرون مجروحم جمعیت خاطر پریشانم

3 گویند بدار دستش از دامن تا دست بدارد از گریبانم

4 آن کس که مرا به باغ می‌خواند بی روی تو می‌برد به زندانم

5 وین طرفه که ره نمی‌برم پیشت وز پیش تو ره به در نمی‌دانم

6 یک روز به بندگی قبولم کن روز دگرم ببین که سلطانم

7 ای گلبن بوستان روحانی مشغول بکردی از گلستانم

8 زان روز که سرو قامتت دیدم از یاد برفت سرو بستانم

9 آن در دو رسته در حدیث آمد وز دیده بیوفتاد مرجانم

10 گویند صبور باش از او سعدی بارش بکشم که صبر نتوانم

11 ای کاش که جان در آستین بودی تا بر سر مونس دل افشانم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای مرهم ریش و مونس جانم

شاعر شعر ای مرهم ریش و مونس جانم چه کسی است ؟

شاعر شعر ای مرهم ریش و مونس جانم سعدی شیرازی می باشد.

شعر ای مرهم ریش و مونس جانم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای مرهم ریش و مونس جانم چیست ؟

قالب شعر ای مرهم ریش و مونس جانم غزل است

مضمون اصلی شعر ای مرهم ریش و مونس جانم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر