- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای بی خبر ز منزل و پیش آهنگ دور از تو همرهان تو صد فرسنگ
2 در راه راست، کج چه روی چندین رفتار راست کن، تو نه ای خرچنگ
3 رخسار خویش را نکنی روشن ز آئینهٔ دل ار نزدائی زنگ
4 چون گلشنی است دل که در آن روید از گلبنی هزار گل خوش رنگ
5 در هر رهی فتاده و گمراهی تا نیست رهبرت هنر و فرهنگ
6 چشم تو خفته است، از آن هر کس زین باغ سیب میبرد و نارنگ
7 این روبهک به نیت طاوسی افکنده دم خویش به خم رنگ
8 بازیچههاست گنبد گردان را نامی شنیدهای تو ازین شترنگ
9 در دام بسته شبرو چرخت سخت در بر گرفته اژدر دهرت تنگ
10 انجام کار در فکند ما را سنگیم ما و چرخ چو غلماسنگ
11 خار جهان چه میشکنی در چشم بر چهره چند میفکنی آژنک
12 سالک بهر قدم نفتد از پا عاقل ز هر سخن نشود دلتنگ
13 تو آدمی نگر که بدین رتبت بیخود ز باده است و خراب از بنگ
14 گوهر فروش کان قضا، پروین یک ره گهر فروخته، صد ره سنگ