ای سر هر سروری در پای تو از فیض کاشانی غزل 799

فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی

ای سر هر سروری در پای تو

1 ای سر هر سروری در پای تو خوبی هر خوبی از بالای تو

2 شد خراب چشم مستت ملک جان ای جهانی مست از صهبای تو

3 بر سر یکدیگر افتاده است دل خستهٔ مژگان بی پروای تو

4 هر دو عالم را بیک جو کی خرد عاشق شوریدهٔ شیدای تو

5 جای هیهای تو کی دارد سرم ای دو عالم یک می از هیهای تو

6 از خودم دارد تهی وز خویش پر پای تا سر عشق سر تا پای تو

7 همتی تا سر درین سودا نهم ای سرم سودایی و سودای تو

8 هر چه فرمائی بجان فرمان برم ای من از جان بنده و مولای تو

9 فیض را خاموش کن زین گفتگو ظرف را کو وسعت دریای تو

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر