1 ای مقصد خورشید پرستان رویت محراب جهانیان خم ابرویت
2 سرمایهٔ عیش تنگ دستان دهنت سررشتهٔ دلهای پریشان مویت
1 پیوسته ز من کشیده دامن دل تست فارغ ز من سوخته خرمن دل تست
2 گر عمر وفا کند من از تو دل خویش فارغتر از آن کنم که از من دل تست
1 مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت دیوانهٔ عشق تو سر از پا نشناخت
2 هر کس بتو ره یافت ز خود گم گردید آنکس که ترا شناخت خود را نشناخت
1 از نخل ترش بار چو باران میریخت وز صفحهٔ رخ گل بگریبان میریخت
2 از حسرت خاکپای آن تازه نهال سیلاب ز چشم آب حیوان میریخت
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما