- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
نادان را به از خاموشی نیست وگر این مصلحت بدانستی، نادان نبودی. ,
2 چون نداری کمال ِ فضل آن به که زبان در دهان نگه داری
3 آدمی را زبان فضیحه کند، جوز ِ بیمغز را سبکساری
4 خری را ابلهی تعلیم میداد بر او بر صرف کرده سعی ِ دایم
5 حکیمی گفتش ای نادان چه کوشی؟ در این سودا بترس از لوم ِ لایم
6 نیاموزد بهایم از تو گفتار تو خاموشی بیاموز از بهایم
7 هر که تأمل نکند در جواب بیشتر آید سخنش ناصواب
8 یا سخن آرای چو مردم به هوش یا بنشین چون حیوانان خموش