1 ای که در گل زار حسنش میخرامی مست ناز میفکن گاهی نگاهی جانب اهل نیاز
2 ای که سر تا بپا روئی چو خور بنمای رو تا به بینم شاهد حق ز آینهٔ ارباب راز
3 روی دارم سوی آنکو روی دارد سوی او روی او پیداست در روی اسیران نیاز
4 عیشها دارند ز الطاف نهانی مخلصان قصه الطاف محمود است و اخلاص ایاز
5 آه از ینصورت پرستان تهی از معرفت از جمال شاهد معنی بصورت مانده باز
6 چند و چند از صورت صورت پرستی شرمدار شاهد معنی است حاضر تو بصورت عشقباز
7 رو بشهرستان معنی آر از این صورتکده تا که باشی در میان اهل معنی سر فراز
8 هر که دستش کوته از معنی است در صورت زند لیک باید کرد معنی را ز صورت امتیاز
9 چون نداری معرفت لب را ببنداز گفتگو العیاذ از آستین کوته و دست دراز
10 از ریا و غل و غش خالی شو ای طاعتپرست صدق و اخلاص و امانت بهتر است از صد نماز
11 شستن ظاهر ز انواع نجاستها چه سود باطن آکنده است چون از شرک و کین و حرص و آز
12 از ره عجز و نیاز آمد بدرگاه تو فیض بر دلش بگشا دری ای بینیاز چارهساز