- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای به میدان وفا از دل و جان کرده نثار سر و تن در ره یار
2 کرده هفتاد و دو تن یکتنه قربان نگار همگی شیر شکار
3 سر به نی شمع دل انجمن ناله و آه شاهد بزم اله
4 نقطۀ مرکز یک دائره، سرمه رخسار محو نور الانوار
5 تن پر از غنچۀ بشکفته ز پیکان خدنک گلشنی رنگارنگ
6 لاله زاری سر هر غنچه دو صد مرغ هزار زار چون ابر بهار
7 نو نهالان همه روئیده به پیرامن او سبزۀ دامن او
8 لیک از سوز درون فی الشجر الاخضر نار تا فلک رفته شرار
9 همه چون نخلۀ طور از عطش افروخته دل خشک لب سوخته دل
10 همه از باد خزان ریخته در فصل بهار مانده بی گل گلزار
11 همه شاداب ز خوناب ولی سینه کباب تشنه از قحطی آب
12 یک گلستان همه بی آب و دو دریا بکنار بهرۀ هر خس و خار
13 یک طرف سرو سهی سای ابوالفضل قلم از کف افتاده علم
14 سرو آزادا قدش گشته تهیدست ز بار دستش افتاده ز کار
15 تا از آن هیکل توحید جدا گشت دو دست کمر شاه شکست
16 رفت و بگسیخت ز هم سلسلۀ یار و تبار شد حرم بی سالار
17 یک طرف یوسف حسن ازل و گرگ اجل گشته همدست و بغل
18 رنگ خون بر رخ ماهش چه بر آئینه غبار شد جهان تیره و تار
19 طرۀ اکبر ناکام بخون رنگین است دل شه خونین است
20 نه عجب گر ز غمش خون شده تا روز شمار نافۀ مشک تتار
21 یک طرف قاسم ناشاد که در حجلۀ گور بسته آئین سرور
22 نو عروسان چمن غمزده و زار و نزار داغ آن لاله عذار
23 بدن نازک او تا شده پامال ستور شد بپا شور نشور
24 دست و پا تا که بخون سر و تن کرده نگار چشم گردون خونبار
25 یکطرف اصغر شیرین دهن از ناوک تیر آب نوشیده و شیر
26 غنچه با تنگدلی خنده زد از ناوک خار بر رخ بلبل زار
27 طوطی باغ بهشت از ستم زاغ و زغن رخت بست از گلشن
28 شکر شُکر فشاند از دهن شکّر بار بهر قربانی یار
29 یکطرف پرد گیان شور و نوا سر کرده همگی بی پرده
30 بانوان دو سرا شهرۀ هر شهر و دیار دستگیر اغیار
31 لاله رویان همه را داغ مصیبت بر دل همه را پا در گل
32 بیکس و بی سر و سالار بجر یک بیمار دست و پا سلسله دار