- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیراهن ار ز یاسمن و گل کند رواست آن سرو لاله چهره، که در غنچهٔ قباست
2 خلقی، چو طرف، بر کمرش بستهاند دل وین دولت از میانه ببینیم تا کراست؟
3 کرد از هوای خویش دلم گرم ذرهوار آن آفتاب روی، که بر بام این سراست
4 بر خاک پای او چه غم؟ ار صد هزار پی آب رخم بریخت، که خون منش بهاست
5 چشمش چه ساحریست؟ که شرطی ز دشمنی با من رها نکرد و همان دوستی بجاست
6 با من، دلا، گر سخن آن دهان مگوی من بر شنیدهام سخن او، دهان کجاست؟
7 در جان اوحدی اگر او ناوکی نخست چندین فغان و ناله و فریادش از چه خاست؟