سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

مشتاقی و صبوری از حد گذشت از سعدی شیرازی غزل 7

غزل 7 ام از 1930 غزلیات

مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا

1 مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نمانْد ما را

2 باری به چشم احسان در حال ما نظر کن کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را

3 سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را

4 من بی تو زندگانی خود را نمی‌پسندم کآسایشی نباشد بی دوستان بقا را

5 چون تشنه جان سپردم آن گه چه سود دارد آب از دو چشم دادن بر خاک من گیا را

6 حال نیازمندی در وصف می‌نیاید آن گه که بازگردی گوییم ماجرا را

7 بازآ و جان شیرین از من ستان به خدمت دیگر چه برگ باشد درویش بی‌نوا را

8 یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت چندان که بازبیند دیدار آشنا را

9 نه ملک پادشا را در چشم خوبرویان وقعیست ای برادر نه زهد پارسا را

10 ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی تا مدعی نماندی مجنونِ مبتلا را

11 سعدی قلم به سختی رفتست و نیکبختی پس هر چه پیشت آید گردن بنه قضا را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا

شاعر شعر مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا چه کسی است ؟

شاعر شعر مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا سعدی شیرازی می باشد.

شعر مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا چیست ؟

قالب شعر مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا غزل است

مضمون اصلی شعر مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر