1 یارب ز سپاه قهر خیلی بفرست بر رفع خسان زکوه سیلی بفرست
2 تا چند توان جلوۀ دونان دیدن بهر ولد الزنا سهیلی بفرست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چون کاروان دشت بلا ره بشام کرد صبح امید اهل حرم رو بشام کرد
2 قوم یهود از پی تأئید کیش خویش ؟؟ را به ستن دست اهتمام کرد
1 شد فرشتۀ آب و پیش آمد غمین خاک بیزان بر سر افراشته زمین
2 گفت کای نازان بتو جانهای پاک ای تو مقصود از مزاج آب و خاک
1 بازم از این واقعۀ دشت بلا یاد آمد خرمن صبر و ثباتم همه بر باد آمد
2 در شگفتم ز چه در هم نشد اجزای وجود زان همه ضعف که بر علّت ایجاد آمد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به