1 یارب که بقای جاودانی بادا کامت بادا و کامرانی بادا
2 هر اشربهای کز پی درمان نوشی خاصیت آب زندگانی بادا
1 تو جفاکن که از اینسوی وفاداری هست طاقت و صبر مرا حوصلهٔ خواری هست
2 با دلم هر چه توان کرد بکن تا بکشد کز من و جان منش نیز مددکاری هست
1 خوار میکن ، زار میکش، منتت بر جان ماست خواری ظاهر گواه عزت پنهان ماست
2 چشم ظاهر بین بر آزار است وای ار بنگرد این گلستانها که پنهان زیر خارستان ماست
1 تازه شد آوازهٔ خوبی ، گلستان ترا نغمه سنج نو، مبارک باد، بستان ترا
2 خوان زیبایی به نعمتهای ناز آراست، حسن نعمت این خوان گوارا باد مهمان ترا