1 یارب! نه سزای تست گر کرده ما نی لایق درگه تو آورده ما
2 هر چند فگنده ایم ما پرده ز روی یارب! تو مدر ز لطف خود پرده ما
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 با عدو، بر خویش پیچیدن بود جولان ما خصم، خوش باشد اگر داری سر میدان ما
2 با وجود تندی ما در مصاف خصم، نیست بی نگاه عجز چشم جوهر پیکان ما
1 بلا نتیجه بود، عیشهای نوشین را نسب به خنده رسد، گریه های خونین را
2 ز غفلت تو جهان گشته جای آسایش نموده خواب گران نرم سنگ بالین را
1 سر بزینت کی فرود آرد تن رنجور ما؟ تن به سامان کی دهد هرگز، سر پرشور ما؟
2 برنمی خیزد ز نرمی از شکست ما صدا هست این نعمت بجای کاسه فغفور ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به