1 ای یار ماهروی طبیبی و حاذقی در دست توست جان پدر جان هر کسی
2 فرمان تو روان شده بر هر کسی و باز بر تو روان نبینم فرمان هر کسی
3 درمان ما بدانی کز توست درد من آری طبیب داند درمان هر کسی
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت
1 شد مشک شب چو عنبر اشهب شد در شبه عقیق مرکب
2 زان بیم کافتاب زند تیغ لرزان شده ز گردون کوکب