1 ای چو ماهی نشسته در خرگاه وز تو خرگاه چون سپهر از ماه
2 دان که داریم عزم «روز آباد» منم و یک خر و دو سه همراه
3 از تومان آرزوست بره و شیر تره و کوک و میوهٔ روباه
4 زان که دارند هم ز اقبالت همرهان نان و چارپایان کاه
1 نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا نیست بیگفتار تو در دل توانایی مرا
2 در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا
1 تا گل لعل روی بنمودست بلبل از خرمی نیاسودست
2 دیرگاهست تا چو من بلبل عاشق بوستان و گل بودست