- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زان زلف مشک رنگ نسیمی به ما فرست یک موی سر به مهر به دست صبا فرست
2 زان لب که تا ابد مدد جان ما ازوست نوشی به عاریت ده و بوسی عطا فرست
3 چون آگهی که شیفته و کشتهٔ توایم روزی برای ما زی و ریزی به ما فرست
4 بندی ز زلف کم کن و زنجیر ما بساز قندی ز لب بدزد و به ما خونبها فرست
5 بردار پرده از رخ و از دیدههای ما نوری که عاریه است به خورشید وافرست
6 گاهی به دست خواب پیام وصال ده گه بر زبان باد سلام وفا فرست
7 خاقانی از تو دارد هردم هزار درد آخر از آن هزار یکی را دوا فرست
8 باری گر اینهمه نکنی مردمی بکن از جای بردهای دل او باز جا فرست