زان ازلی نور از جلال الدین محمد مولوی غزل 993

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

زان ازلی نور که پرورده‌اند

1 زان ازلی نور که پرورده‌اند در تو زیادت نظری کرده‌اند

2 خوش بنگر در همه خورشیدوار تا بگدازند که افسرده‌اند

3 سوی درختان نگر ای نوبهار کز دی دیوانه بپژمرده‌اند

4 لب بگشا هیکل عیسی بخوان کز دم دجال جفا مرده‌اند

5 بشکن امروز خمار همه کز می تو چاشنیی برده‌اند

6 درده تریاق حیات ابد کاین همگان زهر فنا خورده‌اند

7 همچو سحر پرده شب را بدر کاین همه محجوب دو صد پرده‌اند

8 بس کن و خاموش مشو صدزبان چونک یکی گوش نیاورده‌اند

عکس نوشته
کامنت
comment