جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

رحم از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1158

غزل 1158 ام از 6329 غزلیات

رحم بر یار کی کند هم یار

1 رحم بر یار کی کند هم یار آه بیمار کی شنود بیمار

2 اشک‌های بهار مشفق کو تا ز گل پر کنند دامن خار

3 اکثروا ذکر هادم اللذات بشنوید از خزان بی‌زنهار

4 غار جنت شود چو هست در او ثانی اثنین اذ هما فی الغار

5 ز آه عاشق فلک شکاف کند ناله عاشقان نباشد خوار

6 فلک از بهر عاشقان گردد بهر عشقست گنبد دوار

7 نی برای خباز و آهنگر نی برای دروگر و عطار

8 آسمان گرد عشق می‌گردد خیز تا ما کنیم نیز دوار

9 بین که لو لاک ما خلقت چه گفت کان عشق است احمد مختار

10 مدتی گرد عاشقی گردیم چند گردیم گرد این مردار

11 چشم کو تا که جان‌ها بیند سر برون کرده از در و دیوار

12 در و دیوار نکته گویانند آتش و خاک و آب قصه گزار

13 چون ترازو و چون گز و چو محک بی‌زبانند و قاضی بازار

14 عاشقا رو تو همچو چرخ بگرد خامش از گفت و جملگی گفتار

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رحم بر یار کی کند هم یار

شاعر شعر رحم بر یار کی کند هم یار چه کسی است ؟

شاعر شعر رحم بر یار کی کند هم یار جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر رحم بر یار کی کند هم یار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر رحم بر یار کی کند هم یار چیست ؟

قالب شعر رحم بر یار کی کند هم یار غزل است

مضمون اصلی شعر رحم بر یار کی کند هم یار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر