-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وای آن دل که بدو از تو نشانی نرسد مرده آن تن که بدو مژده جانی نرسد
2 سیه آن روز که بینور جمالت گذرد هیچ از مطبخ تو کاسه و خوانی نرسد
3 وای آن دل که ز عشق تو در آتش نرود همچو زر خرج شود هیچ به کانی نرسد
4 سخن عشق چو بیدرد بود بر ندهد جز به گوش هوس و جز به زبانی نرسد
5 مریم دل نشود حامل انوار مسیح تا امانت ز نهانی به نهانی نرسد
6 حس چو بیدار بود خواب نبیند هرگز از جهان تا نرود دل به جهانی نرسد
7 غفلت مرگ زد آن را که چنان خشک شدست از غم آنک ورا تره به نانی نرسد
8 این زمان جهد بکن تا ز زمان بازرهی پیش از آن دم که زمانی به زمانی نرسد
9 هر حیاتی که ز نان رست همان نان طلبد آب حیوان به لب هر حیوانی نرسد
10 تیره صبحی که مرا از تو سلامی نرسد تلخ روزی که ز شهد تو بیانی نرسد