بی‌تو دل و جان من زیر از اوحدی مراغه‌ای غزل 353

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

بی‌تو دل و جان من زیر و زبر می‌شود

1 بی‌تو دل و جان من زیر و زبر می‌شود دم به دمم درد دل بیش و بتر می‌شود

2 عمر به سر شد مرا در غم هجران تو تا تو نگویی: مرا بی‌تو به سر می‌شود

3 از رخ چون شمع خود روشنییی پیش تو کین شب تاریک ما دیر سحر می‌شود

4 چند بپوشیدم این راز دل و خلق را از سخن عاشقان زود خبر می‌شود

5 هر چه تو خواهی بگوی، کین همه دشنام تلخ چون به لبت می‌رسد شهد و شکر می‌شود

6 گر نه دل اوحدی سوخته‌ای، هر دمش سینه چه جان می‌کند، دیده چه تر می‌شود؟

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر