الهامی کرمانشاهی

الهامی کرمانشاهی

الهامی کرمانشاهی
الهامی کرمانشاهی

با کاروان عشق تو چون از الهامی کرمانشاهی غزل 7

غزل 7 ام از 451 غزلیات

با کاروان عشق تو چون همسفر شدم

1 با کاروان عشق تو چون همسفر شدم پای هوا شکستم و ره را به سر شدم

2 بر کهربا ز جزع نشاندم عقیق ناب چو لعل ز عشق تو خونین جگر شدم

3 دادم چو دل به ابرو [و] چشم سیاه تو تیغ جفا و تیر بلا را سپر شدم

4 بستم نظر ز ملک دو عالم به مسکنت تا خاک راه مردم صاحب نظر شدم

5 در لوح سینه نقش غمت را نگاشتم از سوز عشق و راز محبت خبر شدم

6 از بس که تیر غم به دلم جا گرفته است سر تا قدم چو مرغ همه بال و پر شدم

7 این قسمتم ز خوان محبت نصیب شد الهامی ار به رندی و مستی سمر شدم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با کاروان عشق تو چون همسفر شدم

شاعر شعر با کاروان عشق تو چون همسفر شدم چه کسی است ؟

شاعر شعر با کاروان عشق تو چون همسفر شدم الهامی کرمانشاهی می باشد.

شعر با کاروان عشق تو چون همسفر شدم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر با کاروان عشق تو چون همسفر شدم چیست ؟

قالب شعر با کاروان عشق تو چون همسفر شدم غزل است

مضمون اصلی شعر با کاروان عشق تو چون همسفر شدم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر