-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با آینهٔ ضمیر مخدوم خواهد که نفس زند نیارد
2 مجد الدین افتخار اسلام که اسلام بدو تفاخر آرد
3 بحری است نهنگ سار کلکش کالا گهر از دهن نبارد
4 در ظلمت حال خاطر اندوه با نور خیال او گسارد
5 پر کحل جواهر آیدش چشم چون بر خط او نظر گمارد
6 دل یاد کند فضایل او چندان که به دست چپ شمارد
7 بر یاد محقق مهینه انگشت کهینه بسته دارد
8 آخر چه حساب گیرد انگشت کورا ز میان فرو گذارد