- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با برگ رخسار گلت ای گلبدن خوارم مکن! ناز غمت را لایقم سوزان در نارم مکن!
2 آزرده عشق توام نآزار و زاری را ببین زاری چو من کم باشدت بسیار آزارم مکن!
3 سر باختم من با سرت سر را نگیرم از درت سردار عشق بیسرم سردار سردارم مکن!
4 طول کمند کاکلت دستم ز دین کوتاه کرد با خاک پایت ای صنم جز زلف زنارم مکن!
5 جیب قبا کردم قبا یکباره از پیغام تو مانند احولطینتان دو دیده را چارم مکن!
6 آموختم درس غمت پر شد مرا در سینه غم در سینه من شد غمت در سینه تکرارم مکن!
7 نورسگلا با عارضت دل دادم و عاری شدم مانند خال عارضی از بیدلی عارم مکن!
8 من طغرل زار توام یارم نه اغیار توام ای یار اگر یار منی در سلک اغیارم مکن!