با شمع چو پروانه به محفل از قدسی مشهدی غزل 129

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

با شمع چو پروانه به محفل نتوان رفت

1 با شمع چو پروانه به محفل نتوان رفت هرجا که رود دل ز پی دل نتوان رفت

2 خون می‌مکد از تیغ شهادت لب زخمم تا بر اثر خون پی قاتل نتوان رفت

3 هر گوشه لبی پر ز فغان است درین راه بر صوت جرس از پی محمل نتوان رفت

4 گر کعبه مقصد طلبی تن به قضا ده کاین راه به اندیشه باطل نتوان رفت

5 نقش مژه از صورت پا گر نشناسی در بادیه عشق به منزل نتوان رفت

عکس نوشته
کامنت
comment