جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

با از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 190

غزل 190 ام از 6329 غزلیات

با آن که می‌رسانی آن باده بقا را

1 با آن که می‌رسانی آن باده بقا را بی تو نمی‌گوارد این جام باده ما را

2 مطرب قدح رها کن زین گونه ناله‌ها کن جانا یکی بها کن آن جنس بی‌بها را

3 آن عشق سلسلت را وان آفت دلت را آن چاه بابلت را وان کان سحرها را

4 بازآر بار دیگر تا کار ما شود زر از سر بگیر از سر آن عادت وفا را

5 دیو شقا سرشته از لطف تو فرشته طغرای تو نبشته مر ملکت صفا را

6 در نورت ای گزیده ای بر فلک رسیده من دم به دم بدیده انوار مصطفا را

7 چون بسته گشت راهی شد حاصل من آهی شد کوه همچو کاهی از عشق کهربا را

8 از شمس دین چون مه تبریز هست آگه بشنو دعا و گه گه آمین کن این دعا را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با آن که می‌رسانی آن باده بقا را

شاعر شعر با آن که می‌رسانی آن باده بقا را چه کسی است ؟

شاعر شعر با آن که می‌رسانی آن باده بقا را جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر با آن که می‌رسانی آن باده بقا را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر با آن که می‌رسانی آن باده بقا را چیست ؟

قالب شعر با آن که می‌رسانی آن باده بقا را غزل است

مضمون اصلی شعر با آن که می‌رسانی آن باده بقا را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر