1 با دلی رفته به استسقا که معاصیش هیچ غم نکند
2 با چنین دل چه جای بارانست کابر بر تو کمیز هم نکند
3 با همه خلق جهان گر چه از آن بیشتر بیره و کمتر به رهند
4 تو چنان زی که بمیری برهی نه چنان چون تو بمیری برهند
1 گر شبی عشق تو بر تخت دلم شاهی کند صدهزاران ماه آن شب خدمت ماهی کند
2 باد لطفت گر به دارالملک انسان بروزد هر یکی را بر مثال یوسف چاهی کند
1 راه عشق از روی عقل از بهر آن بس مشکلست کان نه راه صورت و پایست کان راه دلست
2 بر بساط عاشقی از روی اخلاص و یقین چون ببازی جان و تن مقصود آنگه حاصلست
1 ای از بنفشه ساخته بر گل مثالها در آفتاب کرده ز عنبر کلالها
2 هاروت تو ز معجزه دارد دلیلها ماروت تو ز شعبده دارد مثالها
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به