با نی شکر بگو که ننازد از ابراهیم شاهدی دده غزل 88

ابراهیم شاهدی دده

آثار ابراهیم شاهدی دده

ابراهیم شاهدی دده

با نی شکر بگو که ننازد به قند خویش

1 با نی شکر بگو که ننازد به قند خویش گر بایدش لب تو بر آید ز بند خویش

2 ما را به درد ما بگذار ای طبیب درد خوش خاطریم ما ز دل دردمند خویش

3 زاهد تو راست سایه طوبی و باغ خلد ما و کنار آبی و سرو بلند خویش

4 دل را خلاص نیست ز زنجیر زلف تو آه ار کنی به گردن جان هم کمند خویش

5 شد خاک راه تو سر پر شوق شاهدی گه گه بتاز بر سر خاکش سمند خویش

عکس نوشته
کامنت
comment