- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با دل تنگ استکار اینجا ز حرمان چاره نیست گر همه صحرا شویم از رنج زندان چاره نیست
2 زآمد ورفت نفس عمریست زحمت میکشیم خانهٔ ما را ازین ناخوانده مهمان چاره نیست
3 دشت تا معموره یکسر از غبار دل پر است هیچکس را هیچجا زین خانه ویران چاره نیست
4 تا نفس باقیست باید چون نفس آواره زیست ای سحر بنیاد از وضع پریشان چاره نیست
5 سعی تدبیر سلامت هم شکست دیگر است در علاج زخم خار از چین دامان چاره نیست
6 دامن خود نیز باید عاقبت از دست داد کف به هم ساییدن ازطبع پشیمان چاره نیست
7 جرأت پیری چه مقدار انفعال زندگیست پشتدستی همگر افشاری ز دندان چاره نیست
8 آدم از بهر چه گندمگون قرارش دادهاند یعنی این ترکیب را از حسرت نان چاره نیست
9 آگهیگرد دو عالم شبهه دارد درکمین تا نگه باقیست از تشویش مژگان چاره نیست
10 کارها با غیرت عشق غیور افتاده است ششجهت دیدار و ما را ازگریبان چاره نیست
11 عمرها شد در کفنت رنگ حنا آیینه است گر نیاید یادت ازخون شهیدان چاره نیست
12 برق تازی با رم هر دره دارد توأمی ی خراب لیلی از سیر غزالان چاره نیست
13 شاملاست اخلاقحق با طور خوبو زشت خلق شخص دین را بیدل ازگبرو مسلمان چاره نیست