1 باد! همه وقت، به شادی و ناز باده کش و خصم کش و بزم ساز
2 لشکر مشرق «زاودهٔ» تا به بنگ چیره دل و خیره کش و تیز چنگ
3 چند هزارش ز سواران کار تیغ زن و کینه کش و نامدار
1 هوای بوستان خوش گشت و باده لطف جان دارد کنون هر کس که جان دارد، هوای بوستان دارد
2 سحرگه بکر غنچه ها باده ها خورده ست در پرده همه سرخی رو بدهد گواهی، گر نهان دارد
1 سخن پیش رخش زیبا مگویید حدیث لاله خود آنجا مگویید
2 همی گویند کان یکتا چه نیکوست؟ در او شرحی ست کان یکتا مگویید
1 بر آن رویی که نتوان می گرفتن ترش بر روی ما تا کی گرفتن
2 حلالش باد خونم آن چنان، کوست جفایت چون توان بر وی گرفتن
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به