بید بشکفت و گل به بار از اوحدی مراغه‌ای غزل 272

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

بید بشکفت و گل به بار آمد

1 بید بشکفت و گل به بار آمد لاله بر طرف جویبار آمد

2 گربهٔ بید بر دریچهٔ شاخ پنجه بگشود و در شکار آمد

3 علم خسرو چمن بزدند یزک لشکر بهار آمد

4 زان طرف لالهای سرخ برست زین طرف نالهای زار آمد

5 سرو آزاد بر یمین افتاد نرگس مست بر یسار آمد

6 رفت قمری چو بلبل آمد و گل که یکی گر بشد هزار آمد

7 از چمن نکهت صبا بدمید ز صبا بوی زلف یار آمد

8 بید بنشست و جام باده نهاد باد برجست و در نثار آمد

9 گل رعنا به خانه باز رسید بلبل مست با قرار آمد

10 ز سخن ها که هر کسی گفتند غزل اوحدی بکار آمد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر