- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه شود کز سر رحمت به سرم باز آیی؟ در وصلی بگشایی ز درم باز آیی؟
2 از برم صبر و قرار و دل و دانش بردی نام اینها نبرم گر به برم باز آیی
3 چون ز هجر تو شوم کشته بیایی، دانم چه تفاوت کند ار زودترم باز آیی؟
4 گر بدانم که کجایی؟ به سرت پیش آیم ور بدانی که چه زارم؟ به سرم بازآیی
5 قوت آمدنم نیست به نزد تو مگر هم تو لطفی بکنی و به کرم باز آیی
6 اوحدی شد چو هلالی ز فراقت، چه شود؟ گر درین هفته چو ماه از سفرم بازآیی