چرا منکر از جلال الدین محمد مولوی غزل 1902

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

چرا منکر شدی ای میر کوران

1 چرا منکر شدی ای میر کوران نمی‌گویم که مجنون را مشوران

2 تو می گویی که بنما غیبیان را ستیران را چه نسبت با ستوران

3 در این دریا چه کشتی و چه تخته در این بخشش چه نزدیکان چه دوران

4 عدم دریاست وین عالم یکی کف سلیمانی است وین خلقان چو موران

5 ز جوش بحر آید کف به هستی دو پاره کف بود ایران و توران

6 در آن جوشش بگو کوشش چه باشد چه می لافند از صبر این صبوران

7 از این بحرند زشتان گشته نغزان از این موجند شیرین گشته شوران

8 نپردازی به من ای شمس تبریز که در عشقت همی‌سوزند حوران

عکس نوشته
کامنت
comment